همه در بحر بیکران غرقند


چون حبابند این و آن غرقند

غرق آبند و آب می جویند


از ازل تا ابد چنان غرقند

تن ما چون حباب و جان موجست


عشق بحر است و عاشقان غرقند

کشتی ما کجا رسد به کنار


ناخدایان در این میان غرقند

بحر در جوش و باده در کار است


بر چه باشد که بحریان غرقند

هفت دریا درین محیط وجود


دیده ایم و یکان یکان غرقند

رند دریا دلیست سید ما


سید و بنده جاودان غرقند